رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

حالا که کار تو شده پر نیرنگ و ریا

 

-          یادمه صنف پرستاران به نمایش فیلم "شوکران" – افخمی - اعتراض کردند که چرا یک پرستار ( هدیه تهرانی) به صورت یک نفر آدم پرت و پلا نمایش داده شده. سازمان نظام پزشکی هم آب خویش را برد در اعتراضی سست به نمایش فیلم "خانه ای روی آب" - فرمان آرا -  که چرا یک پزشک( رضا کیانیان) چنین و چنان کرده . نیروی انتظامی حالی گرفت از مهران مدیری که غلط کردی توی سریال نقطه چین به سرباز ما شیرینی دادی. اونوقت آموزش و پرورش مفلوک ما یک بی عرضگی به بی عرضگی هاش اضافه که راست راست توی سریال "متهم گریخت" زنه می ره برای ثبت نام بچه تخسش توی مدرسه، مدرسه به خاطر پایین بودن نمرات و انضباط ثبت نام نمی کندش ولی می گن باباش پولداره و پول میده ثبت نام می کنن! به خدا اینا نمی فهمن. یک مشت الاغ راس امر قرار گرفتن. احمق ها نمی دونن مهمترین قسمت مملکت رو نباید گند زد بهش. زپرتی ترین جا و پیزوری ترین سازمان همین آموزش و پرورش بیچاره است که اندازه پرستارها و امثال ذلک نمی تونه از خودش دفاع کنه. هیچکس هم صداش در نمیاد.

 

-          باز یه روز جمعه خونه بودم و تلویزیون دیدم. دیگه گند قضیه در اومده. تا حالا استفاده از آهنگهای بدون کلام ابی و قمیشی و کامران هومن بود، تازگی ها شعرهای اونها رو هم می خونن!  با تشکر از شما ( سریال متهم گریخت) گنج قارون فردین ( سریال آق قندی ) . در بیخود بودن برنامه های تلویزیون که فکر نکنم کسی شک داشته باشه، ولی به گمانم تا حالا برنامه به بیخودی و مزخرفی Okh Tv (شبکه دو) نداشته! به خاطر اینکه نشون بدیم بوش و رایس چقدر بد هستن و ضعیف و بی فکر، از هیچ صحنه ای فروگذار نمی کنن. رسما که رقص نشون دادن. با یه آهنگ رو حوضی . آخر کرا کند چنین چیزهایی را برای این اهداف نشان دادن؟ بوش و رایس که با هم حرف میزدن جلو خانواده خجالت کشیدم! بوش می گفت حالا بعدا بیا یه کارهای دیگه ای هم باهات دارم! حالا خوبه نگفت شب بیا کاخ سفید ! ببخشیدا ! تلویزیون که اینا رو نشون بده من هم یه مقدار بی ادب میشم !!

 

-          یکی از دوستان در نظری که برای مطالب قبلی گذاشته ، جمله جالبی گفته : " تو ترقی نکردی که به ریاست رسیدی ، ریاست تنزل کرده به تو رسیده" دیدم چند وقتیه حکایت رئیس و رئیس بازی رو ننوشتم ، گفتم شاید سوژه بدی نباشه. حالا موضوعیت داره یا نداره .... بماند.

 

-          از اول ماه مبارک تا امروز افطار خونه نبودم. امشب موندم خونه و خوردیم ها ! همراه سردرد فراوان. افطار خونه هم صفای خودش رو داره. دیشب همراه دانش آموزا رفته بودیم قم جمکران که مسافرتی بود در نوع خودش بی نظیر. حساب کنید اینهمه بچه ها رو بردیم اردو ، اونوقت این مسافرت کاملا در نوع خودش منحصر بفرد میشه. دیگه شدم خیک تجربه ! نمی دونم کجا از این تجربیات استفاده کنم...

 

-          دنیای زندونی دیواره ، زندونی از دیوار بیزاره

 

منصور

نظرات 11 + ارسال نظر
رضا شنبه 23 مهر 1384 ساعت 01:03 http://moghaddam.ir/weblog

من پیشنهاد می‌کنم این تجربیات رو تو مفید استفاده کنید.

استفاده می کنیم دیگه

نصیر شنبه 23 مهر 1384 ساعت 02:24

سلام
۱. زیارت قبول.
۲. سیما را رها کن . آن قدر موضوع دارد که هفتاد من هم یک نم است. آخر چه قدر می شود در یک رسانه خراب کاری کرد.
۳. چراغ ها خاموش است.

صد بار خواستیم رها کنیم. نشد

علیرضا انصاری شنبه 23 مهر 1384 ساعت 04:18

سلام:
۳ تا مطلب با هم خوندم (یکیو ۲ بار). چه حالی داد D:

کدوم رو سه بار خوندی؟ می نوشتی

محسن شنبه 23 مهر 1384 ساعت 17:40

۱-طاعات و عبادات قبول عزیز
۲- زیارت هم قبول
۳- خوش به حالت. من که از اول ماه مبارک تا امروز فقط ۳ روز خونه نبودم
۴- و اما تجربه، خوبه اما تجربه توی یه زمینه تکراری میشه هاا منصور جان. سعی کن تنوع هم درش ایجاد کنی
۵- ملتمس دعاییم خصوصا هنگام افطار و سحر

بابا ! شما بردین که افطاری خونه بودین

علیرضا شنبه 23 مهر 1384 ساعت 17:54 http://toranj.blogsky.com

جناب منصور عزیز،
مکرر مطلب بود از ماه مبارک و افطاری منزل و غیره و سریال مزخرف سیما و زیارت جمکران و همه و همه ،
و همه در یک کلام که : به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم!
بعد که: روز ماه رمضان ، زلف نیفشان که فقیه
بخورد روزه ی خود را به گمانی که شب است!

بعدتر که: چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
تو صنم نمی گذاری که مرا نماز باشد!
و بدتر از همه و همه که : آثم و آثم! روزه خورده و بی نماز و ماه مبارک ،مبارک! ولی تنها دلخوشی و بهتر از همه ...!!!
این بار عصر شنبه دم افطار دلم گرفت ، چرا همیشه جمعه؟
همیشه شعبون یه بارم رمضون!!!
ارادتمند و همچنان آثم!
------------------------------------------------------------------
پی نوشت:مطلب قبل و نظر حقیر...!

این مطالب شما ما را دلگرم میکند که بنویسیم

علیرضا شنبه 23 مهر 1384 ساعت 21:56

سلام
آقا این همه من نیستم D:
این علیرضا ی خودتون که این پست و پست قبلی نظر داده .
راستش من الان اینقدر سرم شلوغه که روزی یک بار چک میل می کنم و پیرو اون ترنج رو هم روزی یک بار وقت می کنم ببینم و نمی رسم نظر بدم .
در مورد بر خورد امروز هم چند تا نکته هست که حضورا عرض می کنم .
تو چه کرده ای که عمری ز پیت دویده ام من
به خدا قسم که با تو به خدا رسیده ام من

برخورد امروز؟ چی بود؟ دلم هزار راه رفت!

نرگس یکشنبه 24 مهر 1384 ساعت 02:17 http://azrooyesadegi.blogsky.com

اگه اشکالی نداره من هم موافقت خودم را در مورد نکته اول اعلام کنم... چند وقت پیش ها فکر کنم صبح جمعه بود که یک سریال به اصطلاح طنز مزخرف پخش میشد...در این سریال برای ثبت نام بچه ها در مدرسه آقای بابای مدرسه دم در ایستاده بود و مثلا پول میگرفت تا اجازه ثبت نام بدهد و بعد هم آقای مدیر مدرسه باخبر شده بود و بابای مدرسه را اخراج کرده بود...مثلا میخواست به نوعی به این مساله اشاره کند که مدارس دولتی نباید پول بگیرند و میگیرند..و اینکه این مدیران نیستند که پول میگیرند بلکه کسان دیگری هستند ..من نمیدانم دیواری دیگر کوتاهتر از دیوار بابای مدرسه پیدا نکرده بودند که ضفعهاشون رو تو سرش بکوبند..مظلوم تر از این قشر در آموزش پرورشمان کجاست؟؟؟اگر مشکلی هم دارد چرا نمیرن سراغ اون اصل کاریها... خلاصه که جایی که باید درست فکر کنند و واقعیات رو نشون بدن میزنن خودشونو به کوچه علی چپ...من هم موافقم اقا منصور

ممنونم از نظر شما. نکات خوبی را اشاره کردید. باید در راه اصلاح سیستم آموزشی کشور با شما همراه بشم!

[ بدون نام ] یکشنبه 24 مهر 1384 ساعت 10:56

رساترین نظر این سری !

علی درویش دوشنبه 25 مهر 1384 ساعت 01:17

سلام ...

صنف ژرستاران اشتباه کردند . سازمان نظام ژزشکی هم اشتباه کرد . شما هم اگر اعتراض کنید اشتباه کردید . واقعیات جامعه ما همینه . می خوای قبول کن می خوای نکن !
استفاده از آهنگهای ابی و قمیشی و ... چه اشکالی داره اگر اشکال داره شما چرا گوش می کنی اگر گوش نمی کنی از کجا می فهمی که آهنگ بی کلام مال کدوم خواننده یا کدوم فیلم قبل انقلابه ؟؟؟
خوش به حالتون ... ما از اول ماه رمضون هر کاری کردیم افطار با رفقا باشیم ولی رفقا نخواستن . میگی من چی کار کنم ؟؟
بند آخر هم شعری است از خواننده اون ور آبی . خواننده محبوب نسل عاشق های سوخته ی ۳۰ سال به بالا !!!!! داریوش ...

زت زیاد

مگه من گفتم اشکال داره؟ می گم اونا که ادعا دارن چرا؟
عاشقهای بالای سی سال !‌ با حال بود

ناتور دوشنبه 25 مهر 1384 ساعت 13:52 http://natoor-e-dasht.blogsky.com

ای بابا، این صدا و سیمای عزیز اونقدر به جفنگ کشیده شده که واسه پر کردن برنامه هاش از هیچ حماقتی فروگذار نمیکنه...مردمم که ماشاا... بی جنبه تر از اون.مثل همین قضیه ی برره بازی که شده بامبول جدید ملت.کم مونده که بشنویم فردا توی مجلس نماینده ها حرفشون شده به روش برره ای ریختن همو زدن!!!(هیچم بعید نیست البته!)

راستی گمونم مدتهای واقعا مدیدی بود که فرصت نکرده بودم اینجا رو بخونم...چسبید! :)

آره ! اگه تا حالا نپریده باشن ! البته ببخشید درستش «وپر» است !درسته خیلی وقت بود از شما خبری نبود. ممنونم

ستایش سه‌شنبه 26 مهر 1384 ساعت 01:01

سلام
حکایت همون مثله که میاد ابروی طرف رو درست کنه می زنه چشمش رو کور میکنه. به بها نه خندوندن و بیان مشکلات بدتر مشکل می سازند و اشک ادم در میاد.مثلا یکی اینکه اگه پدر و مادر ها دیر بجنبند باید به جای کلاس زبان انگلیسی بچه ها رو بفرستند کلاس فارسی یااینکه بعضی وقتها ادم مجبور میشه گوشها یش رو بگیره و چشمهاش رو ببنده.
در ضمن٫ هم نماز و روزه وهم زیارتتون قبول . هر چند یه خورده گذشته.
و زندونی امیدواره٫امیدوار به اونور دیواره.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد