- یکشنبه ، آخرین جلسه کلاس این ترم بود، بعدش با یکی از رفقا رفتیم الواطی! ساعت 9 شب. افطار ، یک چای خورده بودم با دو لقمه نان و پنیر. رفتیم اسکیپی و نفری یک لیوان بزرگ آب زرشک خوردیم و یک لیوان بزرگ هم آب آلبالو . تنظیمم بهم خورد ! الان می فهمم عرق خورها چرا می گن با معده خالی بخوری یه چیز دیگه ست ! مستقیم وارد خون میشه! دردسرتون ندم. دیشب بر من چه گذشت بماند ولی فقط اینو بگم که هنوز میزون نشدم! خلاصه به عنوان یک تجربه از آدمی شکست خورده به این مطلب توجه کنید!!
- در راستای اهدافی ، یکسری کارهایی را شروع کردم ! به رمز گفتم ولی دوستان نزدیکتر می دونن منظورم چیه! سخته ! یک عمر اینور میز بودیم حالا رفتیم اونور میز.
- شنبه شب به دعوت دوستان رفتیم نایب وزرا . عجب شبی شد اونشب! به زور بیرونمون کردن . گمان کنم دو ساعتی نشسته بودیم . نمی دونم مناسبت دعوتش چی بود . مهم هم نبود! مهم این بود که رفتیم و بودیم.
- امشب دلتنگم. هوینجوری ! بدجور دستم عطر تورو کم آورده. عصری رفتم پیش یکی از دوستان قدیمی دیدم چه دم و تشکیلاتی بهم زده. دبدبه ای و کبکبه ای . نشستیم و مذاکراتی داشتیم . تا خدا چه خواهد.
- ساعت 5 سخنرانی داشتم. خوردم به ترافیک و دیر کردم. کمی تا قسمتی آبرو ریزی شد. ولی خوب بود. دیگه حرفای دم افطار نه گوینده می فهمه چی میگه نه شنونده . البته من می فهمیدم چی میگم !
- تو بگو ، خودت بگو ، با تو بمونم یا برم؟ آخه من هیچ نمی خوام که غصه دارت بکنم.
- بابا ! تو که هر چی می گم کار خودت رو می کنی! پیچیدی به خودت. نخواستیم بابا ! نا امیدم کردی... خسته م کردی...
منصور
انگاری اين ماه رمضون خيلی براتون پربرکت بوده...کاش يه کمی هم ما افطار اينور و اونور ميرفتيم التماس دعا ....!!!
راستی شعر يکی مونده به آخر رو خيلی دوست دارم چون شاعر مرحومه اش رو خيلی خيلی دوست ميداشتم...روحش شاد..
شاعر این شعر کیه ؟ من نمی دونم. بگید لطفا
آقا دوران بدون رئیس چطوره ؟ ! خوش میگذره ؟
می گذره...
آقا مگه آب زرشک هم حالو بد میکنه؟ بسوزه پدره تجربه!
از اقوام ما بودند...خدایش بیامرزاد در شاعری بی همتا ...
حتما شعر : خیلی غریبی واسه من
از چه شبی جدا شدی
رو هم شنیدید..کار ایشونه
نه متاسفانه. متوجه نشدم.
اقا منصور گفتم یکی از اقوام ما بودن شاعرش...اینقدر معروف نیستند که شما بشناسیدشون چون کار زیاد نداشتند فقط چند تا کار با قمیشی...همین... جزو شعرای معروف نبودند ایشون