رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

به نام پدر

درد سینه را فشار می دهد ، کمر را خمیده می کند و شانه ها را سنگین. درد ناله می آورد ، ناله فریاد می شود و فریاد هم چاه می خواهد ، چاه هم که باشد نخلستان نداریم. صبوری نیست ، جرئت جامانده و حسرت بی قرار قصه های نادیده ی جوانی پدر ! در کوچه های فاصله در پس قرن ها راه ، گاه و بی گاه به دنبال تو به بن بست می رسیم ، که می دانیم بابا داریم و یتیم نیستیم ، ما درد پدر داشتن داریم!

اولین کلامش نام تو بود ، واژه ی مجهول نخست و هنوز که مایه ی فخر او و نشانی بر داشتن توست ، بس است برای اینکه دلگرم بودن باشد و چشم انتظار شدن. بودن به نام تو و شدن به کام تو . باشد که شاید بشود! آخر هر پدری آرزویی برای فرزندش دارد. ولی طفل بی قرار این قرن و فرزند این زمانت ، دست پدر را نگرفته رها کرد. در پس شلوغی روزمره ، دلواپس گمشده اش ، دلبسته ی آن ندیده و شنیده پدر ، بغض تنهایی گلوگیرش شد و به ارث از تو سکــــــوت کرد که شاید به میراث تقلید و بهانه ی شباهت دل خوش کند و به همه بگوید که من بابا دارم !

فرزند ناخلف بود ، سکوت به فراموشی عادتش داد. و پدر جوانمردش در خانه ی سالمندان تاریخ انتظار ملاقات فزند را صبر می کشید. پدر، نگران ، بیش از هر زمانی برای پسر دعا می کند.و فرزند به نام فامیل فرزند او شد. آبرو برد و به همان نام اعتبار یافت. ولی نتوانست یادش برود که بابا دارد . مگر می شود درد پدر داشتن را از یاد برد !

ولی فقط ...:بابا جون ، علی ، در حق ما هم پدری کن ! ما بابا داریم ،ما درد پدر داشتن !!! داریم یعنی همون پدر داشتن و یتیم موندن ولی آخه ما که یتیم نیستیم ، ما پدر داریم ، ما درد داریم ، ما علی رو داریم.

علیرضا

نظرات 16 + ارسال نظر
پارسا سه‌شنبه 17 مرداد 1385 ساعت 17:23 http://parsa2005.blogfa.com/

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
ولادت مولا بر شما مبارک باد

حسین سه‌شنبه 17 مرداد 1385 ساعت 17:53 http://totanj.blogsky.com

اولین کلامش نامت ، واژه ی مجهول نخست و هنوزش که مایه ی فخر ...
احساس می کنم نمیفهمم

رسول سه‌شنبه 17 مرداد 1385 ساعت 19:06 http://totanj.blogsky.com

اگرچه پیش خردمند، خامُشی ادب است
به وقت مصلحت، آن به که در سخن کوشی
دو چیز طَیره ی عقل است: دم فرو بستن
به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی

یا علی تا بعد...

امیرحسین چهارشنبه 18 مرداد 1385 ساعت 00:14

سلام. دلا بسوز که سوز تو کاره بکند. به امید دیدار نزدیک!

حسین چهارشنبه 18 مرداد 1385 ساعت 00:45 http://totanj.blogsky.com

داره یک ماه میشه جناب منصور مطلب ندادند. خبری نیست یا خبر خیلی زیاده ؟؟

The one چهارشنبه 18 مرداد 1385 ساعت 02:38 http://insunset.blogfa.com

پدر در نزد پسر کامل ترین انسان است.

"Biological Didn't Bother"

ما همه با هم برادریم.

پیام چهارشنبه 18 مرداد 1385 ساعت 08:27 http://insunset.blogfa.com

۱.در نیابد حال پخته هیچ خام...تا پدر نداشته باشیم نمی توانیم درد رو حس کنیم...
۲.یه جوری بود زیبا و ارام...فقط به ما می اندیشید اری او پدر بود...
۳.خدا خدا خدا پدرامون رو به واسطه ما سربلند گردان...

زیگیل پنج‌شنبه 19 مرداد 1385 ساعت 01:31

منصور! سر جدّت یه مطلب بده - من از این چیزایی که اینجا نوشته شده هیچی سر در نیادوردم گارداش!

zigilll پنج‌شنبه 19 مرداد 1385 ساعت 04:21

by the way, who is orphaned and who has a father? i am confused...

کوله پشتی پنج‌شنبه 19 مرداد 1385 ساعت 22:02 http://koole

بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
باور کنید که پاسخ آیینه سنگ نیست
به عنوان یکی از طرفداران کوله پشتی ، نظر مساعد خودم رو از مطلبتون و مفهوم پشتی اون فهمیدم!!!!

زیگیل جمعه 20 مرداد 1385 ساعت 01:31

منم کاملاً موافقم. چرا آدمی که پدر داره اونقدر واسش حرمت قایل نیست که احساس کنه اون وجود نداره و یتیمه؟ یا شاید من معنی این چیزایی رو که اینجا نوشته شده نفهمیدم!
چرا حرمت زبان ور نگه نمیداریم؟ یه صفحه چیز مینویسیم که انقدر استعاره توش هست که اصلاً قابل فهم نیست.
زبان وسیله انتقال مفاهیم هست نه ابزار گیج کردن! من هنوز هم مطمئن نیستم این یه صفحه راجع به چی هست.
البتّه سر در چاه کردن - براساس کتاب دینی زمان مدرسه - اشاره به حضرت علی داره ولی اصولاً پیام این نوشته رو نمیفهمم.

رضا شنبه 21 مرداد 1385 ساعت 23:45 http://delshodegan.blogsky

چه می کنه این مدیر جدید !!!

دکتر۲۶ یکشنبه 22 مرداد 1385 ساعت 10:15

سلام علیکم جمیعا

افسانه یکشنبه 29 مرداد 1385 ساعت 15:26

علی سعیدی شنبه 4 شهریور 1385 ساعت 11:00

علیرضا جان! لا اقل تو یه مطلب جدید بده بقیه که بی خیالن.
شاید چند وقت دیگه بتونی ادعای مالکیت وبلاگم بکنی کی به کیه؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!


یاحق

حامد سه‌شنبه 14 شهریور 1385 ساعت 12:29

خورشید رفت،ماه آمد
رفت
آه...خواب،خوابم رفت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد