رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

همه حرف خوب میزنند !

نمیدونم چرا همیشه آخرای سال که میشه اینجور حرفا می افته تو دهنا ولی به خودم جواب میدم که حس و حال و هواش به الانا میخوره ، خوندنش الان کیف داره ! اینا که همش یه درد و دله ! 

//خودم و خدام : خدا همون خدای هرسال بود ، مثل هر سال خدایی کرد ، بدون کوچکترین تنوعی ! بازم مثل همیشه وقتی که شاکی که میشدی از در و دیوار و زمونه ، طلبتو میخواستی و منتظر جواب اونهمه خوب بودنت بودی ،  می دیدی که هی داره بدتر میشه و تو باید یه کاری بکنی ، تو از خدا توقع داری، چه میدونم ، باهاش قهر کنی ، تهدیدش کنی که دیگه بهمان کارو نمی کنم و ولش می کنم ، ولی انگار نه انگار ، بهش بر نمیخوره ! اونم نه قهر میکنه که پدرتو درآره نه نازتو میخره ، فقط لجتو درمیاره که انگار بودن و نبودنت واسش فرقی نداره ! خوب بلده بسوزونتت !  یه چیز دیگم هست ، اونکه تازه راجع به خدا امسال یاد گرفتم که : آدم باید بعضی وقتا گناه کنه تا دچار دلتنگی هم بشه تا بفهمه که اصلا هست یا نیست و یا کل قصه سر کاریه ! خدا رو چه دیدی ! تازه دونستم که فهمیدن اینکه داری گناه می کنی و بعدش اینکه چقدر ککت میگزه و یا بی خیال ، یه بار که صدبار نمیشه ، همش خیلی مهمه ! ( البته این شاید واسه یه آدمی که دینش سسته مفید باشه ، وگرنه آدم سالم که خودش خودشو امتحان نمیکنه ! اونقدر بدبختی و انگیزه و زمینه هست که نیازی به تشویق و توجیه تو نیست ! )

 //من و آدمایی که از دور می بینمشون : امسال فهمیدم آدما خیلی دروغگو شدند ، شایدم بودند ولی من که قبلنا نبودم ! خودمم جزو همونا ، راحت خالی می بندم که حفظ آبرو بشه ، طرف ضایع نشه ، رفاقتمون حفظ شه و جلو طرف ضایع نشم ! بعد اینکه دیگه مردم غرغرو شدند یا به قول بعضیا نقاد ! موعظه می کنند ، ایراد می گیرند ، مثل همین نوشته های خود من ، یه نمونش ! به نظر ما بقیه دارند بی شعور می شند ! انگار مردم هم زیاد عوض نشدند اگه عوضی نشده باشند ! بازم یکنواخت و بی هیجان ! ولی نه ، نمیدونم موافقین یا نه ، انگار یه اتفاق جالب داره می افته ، اینکه ملت دارند روانی میشند ، آدمایی که کارای عجیب می کنند و یا بیشتر اونایی که حرفای جالب می زنند، این روزا دور و برمون و تو جامعمون زیاد شده ، اینم شاید تنها تنوع باشه ! دیگه اینکه تا حالا دلتون واسه یه آدم غریبه تنگ شده ؟! یا دلتون بخواد که کاشکی من و اون با هم بودیم ؟! اینجا دقیقا یعنی  ـ همینجوری ـ ! تا الان دچار این حس همینجوری همنوع دوستانه شدید ؟!

خیلی حرفای دیگه از این آدمای دور و برم مونده ولی نمیخوام زیاد غر بزنم ! از شعار اینکه <از شعار خسته شدیم> حالم داره بهم میخوره ! حیف که حرفا رو بی اثر کردیم و بی ارزش شدند ! با این وضعیت دیگه چیزی واسم نمونده !

البته بازم کسای دیگه ای هستند ، ولی واسه اینکه حوصله کنی و بخونی ، بعدا بهت میگم !

علیرضا

نظرات 6 + ارسال نظر
علی سعیدی چهارشنبه 23 اسفند 1385 ساعت 10:17

ناراحت نشی ها!
اصلا درکت نمی کنم!
نمی فهمم می خوای چی بگی!


یا حق

فرهاد.آیینه چهارشنبه 23 اسفند 1385 ساعت 10:18 http://mirror.blogsky.com

سلام... دروغگو ها رو ولشون کن... بذار کار خودشونو بکنن... چون اصلاح اونها به دست ما نیست... یعنی ما از پسشون بر نمیایم... همه حرف خوب می زنن... اما کی خوبه این وسط... بد و خوبش به شما... ما که رسیدیم ته خط...
ببینیمت تو وبلاگ...

یه غریب آشنا دوشنبه 28 اسفند 1385 ساعت 08:59

سلام
این نوشته درد ودل قریب اینروزهای اکثر آدمای دردآشنای امروزه
این پست+۹۳۳و۹۳۴ حرف یک دقیقه ی اتفاقات این مملکته که به روح وجان آدما بیش از جسمشون صدمه وارد میکنه!
اونایی هم که از این داستان راستان چیزی رو درک نمی کنن در جهل مرکب ابدالدهر می مانندواصولا....
بگذریم.....
خدا کنه خداوکیلی امسال یه قدرتی به بند ههاش عطا کنه که لااقل جلوی حرفای عجیب وبی ربط تو این مملکت گرفته شه :حالا کارهای محیرالعقول پیشکش!!

رضا سه‌شنبه 29 اسفند 1385 ساعت 20:57 http://delshodegan.blogsky.com

قسمت من هم شد آخرین نظر ۸۶ رویای نیمه کاره سابق و تازه فعلی رو بذارم! (جون مادرتون نظر نذارید!!!)
راست میگی ... غروب آخرین روز سال خیلی دلتنگی میاره! آره نیستم! نیستی! اصلا کی هست؟! نام ببر! هستن های شما چند نفرن؟! یادش بخیر!
همه خاموشند ... نه به رویای نیمه کاره ترنج ترش پارسال! و نه به رویای تازه ترنج بی طمع امسال!

ان شاء الله که امسال ترنج دوباره؛بشه همون ترنج همیشگی ... تنورش کار کنه ... چرخش بچرخه! اگه نشد هم زیاد مهم نیست! خودت مهمی علیرضا! خودتی که می مونی!‌ترنج اصلی خودتونید! وبلاگ چیه‌؟!همش بازیه! دلشدگان هم بازیه ...
نوشتن چیه! به قول خودت :حس بودنت ولو ندیدنت واسم مهمه ! این آخرین خواسته ام تو ۸۵ و بزرگترین اون تو ۸۶!
سال نوت پر برکت ...
بازم ببینیمت! تو که نمیای این ورا! بازم قرار بذاریم ... ولی این بار چند نفری!!

محیا دوشنبه 6 فروردین 1386 ساعت 11:44 http://Mahyaaaa.blogfa.com

سلام آقا علیرضا
ممنون که به من سر زدید و ممنون از شعر بسیار زیبایی که نوشته بودید...
سال نو مبارک
امیدوارم سالی سرشار از موفقیت و سربلندی پیش رو داشته باشید...
مطلبی که نوشتید خیلی زیبا و جالب بود...
خوشحال می شم اگر بازم به من سر بزنید ...
راستی از دوستانتون آقا منصور و آقا نصیر هم تشکر می کنم به خاطر مطالب زیبایی که برای وبلاگ تهیه می کنند و می نویسند...
بازم تشریف بیارین و سرافرازم کنید
در پناه حق

At سه‌شنبه 7 فروردین 1386 ساعت 01:12 http://www.atye.mihanblog.com

هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد