استاد عزیزمان آقای ایاز حدادی، دیروز دارفانی را وداع گفت. او که زندگیش وقف تعلیم و تربیت نسل دانش آموز این مملکت بود، پس از ده سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان ، به دیدار معبود رفت و ان شاءالله به خاطرخدمات و دلسوزی های ارزنده اش به این نسل ، در کنار رحمت خداوندی قرار گرفت.
ما را در غم و اندوه فرو برد. نه کلمه غم و اندوه که معمولا در این موارد می گویند. تاثر و تالم کلمات کوچکی هستند برای حال من.
در پست 24 اردیبهشت امسال ، در مورد ایشان مفصلا توضیح داده بودم.
ان شاءالله مفصل تر در این باره خواهم نوشت.
خواهش می کنم برای شادی روح آن مرحوم فاتحه ای قرلئت کنید.
ختم:
شنبه 10/9/86 ساعت یک و نیم تا سه – مسجد الرضا (سلام الله علیه) – میدان نیلوفر
یکشنبه 11/9/86 ساعت یک و نیم تا دو – نماز خانه دبیرستان مفید
خدایش بیامرزاد
خیلی دلم سوخت.خدا رحمتش کنه...
خدا رحمت کند استاد حدادی را.. جنتلمنا که او بود. در غربت دو بار اشک ریختم برایش.
سلام
اره.سقراط هم از زن شانس نیاورده بود و گرنه از چنین فیلسوفی این اظهار نظرا بعیده
خواستم آدرس وبلاگمو بهتون بدم.
خدایشان بیامرزاد!
سلام
در پست ۲۴ اردیبهشتتان دوبار کامنت گذاشتم ایمیل و جی میلو... فرستادیم هیچ جواب ندادید که ندادید که ندادید .از فوت ایشن هم دو سه هفته بعدش خبر دار شدم .خدایش بیامرزد.آنوقتها یاد م هست که بشدت مبادی آداب بود و معلمی بمعنای واقعی در وجودش بود .هر سوالی را حتی در زنگ تفریح کوتاه آن زمان که ۱۰ دقیقه بود جواب کامل میدادوهمه چیز هرلغتی را میگفت و مینوشت پای تخته .کتاب گرامر جامع زبان انگلیسی اش هنوز هم رقیب مطرحی شاید نداشته باشد.جالب است که فارسی راهم بخوبی میدانست وخیلی چیزهای دیگرا نیز نیز.بهرحال برادر جواب مارا که ندادید انشالله شیرینی خوران شما اقا یا اقایان.بای