هر چه می خواهد دل تنگم میگم

 سلام

 امتحانا داره یواش یواش تموم میشه و تا حالا که راضیم. داشتم تو وبلاگهای blogsky  میگشتم که رسیدم به شهر شهید پرور رشت. کلی یاد جکا افتادم و خندیدم.( که به دلایل فرهنگی ، اخلاقی ، سیاسی ، اقتصادی ، ادب ، اجتماعی و ... اگه اجازه بدید هرکی به جکهای خودش بخنده)

 گفتم جک شاید بد نباشه یه دو کلمه ای هم درباره جک و اینا حرف بزنم. ید بنده در جک گفتن (جک یخ) ید طولایی است. تو ایران ترک ها، عرب ها و رشتی ها قربانی های اصلی من هستند. اینجا سفیدها بد جوری بر ضد سیاها جک میگند. بعضی هاش هم قشنگه . اما نکته اینجاس که جک خیلی به فرهنگ مردم ربط داره و تاثیر مستقیم میپذیره . برا همین یه زره طول کشید که به جکها بخندم. آره اما خوب اگه اجازه بدید جک ها را نگم بدلایل بالا + دو برابر دلیل ادب.

 قانون جدید آموزش پرورش (؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟) اینجا : امتحانا ساعت 8 شروع میشه. تو ایران که بودیم معلمها سفارش می کردند دقایقی به خوندن برگه اختصاص داده شود که هیچ کی نمی کرد. اما اینجا 15 دقیقه قبل از امتحان برگه ها توز یع میشه ولی کسی اجازه نداره دست به خودکار بزنه. این وقت برا دیدن برگه است. من که نمی دونم چه جوری باید استفاده کنم از این دقایق بعضی وقتا می خابم ، بعضی وقتا هم نگاه می زنم اما نمی دونم چرا. این یک ربع شاید خیلی به نظر بیاد اما وقتی بگم که امتحان مثلا ریاضی ما 12 صفحه سوال بود خیلی زیاد به نظر نمیاد. کمترین امتحانمون امروز کامپیوتر تئوری بود که 8 صفحه سوال بود و 195 نمره. امتحانا معمولا از 300 نمرس و 3 ساعت. ریاضی همه سوالاش اجباری بود.  شاید خوبی / بدی این سیستم این باشه که آدم نمیتونه بعضی بخشها را نخونه. از همشون میاد. اول یه سوال مینویسه : این سوال به بخش 6 ، Network  مربوط میشه.  راستی اول برگه ای که از آموزش پرورش اینجا اومده بود نوشته بود : منابع امتحان تنها به کتاب درسی محدود نمیشه و کتاب تنها یه  نوعی راهنمایی است. دانش آموز می تواند مطالب را از مجلات هم بخواند. وقتی توجه کنیم که کتاب ما 200 صفحه است اون وقت معلوم می شه چیه.(البته زره مفته چون امتحان همش از کتاب بود).

 خوب امیدوارم فهمیده باشید که من اینجا چی می کشم. راستی تو امتحانمون یه بخش بود که درباره کاربرد کامپیوتر بود که قرار نبود باشه ولی بود و من هم قصه نوشتم .(مثه امتحان دینی خودمون.)

 موفق و موید

 صادق

Toranj is right

Toranj, without any doubt (Shak), is right. Weblogs without the comment sections are meaningless (Bi Mani). Actually, if we do not know your comment on an article, we can not improve it and make it better. Unfortunately, this company like many other Iranian companies was BULLSHIT. I did not publish any article because of the same reason that the other members of our weblog did not publish. I welcome Toranj’s decision on leaving here and publish in a reliable private site. Now, I want to thank all you people who read our articles in the past and always helped us to provide a better text (Matlab). Now, the number of times that our weblog has been read is more than 6200 times. You know what? That is really great, wonderful and fantastic. I hope the other members of our weblog, Yaser, Sadeq, Reza and the President of our weblog, Toranj be present for the next time that we start again more powerfully.

Sincerely Yours (Mokhlese Hamatoon) ………………………………………….Amir

گل بگیرن در این بلاگ اسکای رو!

همانطور که در تیتر گفتم
گل بگیرن در این بلاگ اسکای رو!
باورم نمیشد یه روزی من یعنی جناب ترنج! یه هفته مطلب پابلیش نکنم.
وبلاگ بدون نظر خواهی یعنی کشک.

در آینده نزدیک از نوشتن در این وبلاگ دست می کشم ٬ اعضاء عزیز که از جان بیشتر دوستشان دارم! مختارند که این وبلاگ رو ادامه بدن یا ندن...

انشا الله در یک فضای اختصاصی شروع میکنیم اگه اعضا افتخار بدن و قدم رنجه کنن.

منصور

زندگی روزمره

سلام....
بالاخره از دوشنبه  دوباره دانشگاه شروع شد و زندگی روزمره همیشگی....
۷:۱۵ -  بیدار باش...(به سختی هر چه تمام!!).
۷:۲۵-  صبحانه واستادنکی(۲ تا تست با یک لیوان شیر).
۷:۵۰-  پیاده روی صبحگانه تا ایستگاه .
۸:۰۵-  سوار شدن قطار.
۸:۴۰ -  سوار شدن اتبوس تا دانشگاه.
۹:۱۰- رفتن سر کلاس (طبق معمول ۱۰ دقیقه تاخیر!؟!؟!).
              .
              .
              .
              .
۱۶:۳۰- آخرین کلاس.
۱۶:۳۵- سوار شدن اتبوس تا ایستگاه.
۱۶:۵۵- سوار شدن قطار(چرت مختصر...).
۱۷:۳۰- پیاده روی عصرانه تا منزل .
۱۸:۰۰- نهار+شام.
۱۸:۳۰- چت مختصر.
۱۹:۰۰- تماشا تلوزیون.
۱۹:۳۰- درس خواندن همراه با مسنجر(invisible)!!
۲۲:۰۰- مسنجر(I am available).
۲۳:۰۰- تماشا تلوزیون+ صرف میوه.
۲۳:۳۰-درس خواندن همراه با مسنجر(I am available)!!
۱:۰۰- جیش ...بوس... لا لا !!

همین را یک فور لوپ بدید برای ۵ روز هفته!!

تا بعد....

یاسر

از هر دری ...

0- هزار بار ، هزار باره ،  هزار نامه نوشته ام به نام تو و هزار بار پاره کرده ام . نوشته ام حتی تا به انتها و باز پاره کرده ام . که اگر قرار بر "لا یسمعون فیها لغوا و لا تاثیما" است، تو شنونده لغو نباشی و اگر قرار بر "الا قیلا سلاما سلاما "جز این نشنوی و اگر تویی تو ، خواننده این خطوط ، لغو نباشم ، لغو نگویم و  لغو ننویسم. که تو، جز سلام نخواهی گفت و جز سلام نخواهی شنید ...
الا
قیلا سلاما سلاما ...
(از وبلاگ دانیال)

1- و اذا سالک عبادی عنّی فَاِنّی قریبٌ اجیب دعوةَ الداع اذا دعانِ فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلهم یرشدون...
دیگه چی میخوایم؟ از این هم واضح تر بگه؟

2- تو را سری است که با ما فرو نمی آید
        مرا دلی که صبوری از او نمی آید ...

3- اگه این "..." نبود من چیکار می کردم؟

4- اوونا می گفتن:" موسی چهل شب شد، تو سی شب وعده کردی ... " ما به موسامون چی بگیم؟ لا اقل اونا یه سامری داشتند... بد بختی قحطیه... سامری هم نداریم

5- و قال للذی ظن انه ناج منهما اذکرنی عند ربک فانسیه الشیطان ذکر ربه فلبث فی السجن بضع سنین. - یوسف ۴۲ -

یوسف به آن غلامی که دانست او رستنی است گفت:‌ مرا نزد خداوند خویش یاد آور،‌ پس شیطان او را به فراموشی وادار کرد و او را به یاد خواجه خویش نیاورد و در نتیجه آن فراموشی،‌ چند سال یوسف در زندان بماند ( تا پخته تر شد ).

6- حُکماً کور بهتر می‌بیند. چرا؟ چون چشمش به کار دیگران نیست، چشمش به کار خودش است، چشمش به معرفت خودش است...
(من ِ او : رضا امیرخانی)

۷- ذهنم به همین درهم ریختکی بود. شرمنده...


همین دیگه.
رضا.