کمک شایان توجه...

سلام
1- یه روز دارم زود می نویسم. اما نتونستم خودم رو کنترل کنم. 
2- میگم هیچی سر جاش نیست هی شما بگین نه. این هم یه مورد دیگه اش که خداییش منی که جلوم آدم هم بکشن ککم هم نمی گزه، جلوی تلویزیون داشت گریه ام می گرفت...
 خبر رو داشته باشین : " ... برای کمک به جشن عاطفه ها پـــــنــــــــجــــــــــاه مــیــــــلــــــیــــــــــون ریال ( همون 5 میلیون تومن خودمون ) کمک کرده اند." اگر دیروز و امروز 10 ذقیقه پای رادیو یا تلویزیون بوده باشین، حتما این خبر رو شنیدین.
باحاله، نه؟  خیلی ریاضی ام خوب نیست اما فکر میکنم می شه پول فروش 5 تا پیکانی که مردم باید بدن و به دفتر ایشون ریخته بشه تا در راه سعادت اسلام و مسلمین خرج شه. نه؟ عدد و رقم هاش رو آقای ترنج بهتر می دونن ولی فکر کنم تعداد پیکانهایی که در روز فروخته می شه یه مقدار بیشتر از اینا باشه. خیلی نه ها. یه ذره.

نمی دونم واللا. شاید، ... شاید هم نه، قطعا عقل و شعور ناقص بنده نمی رسه، اما... اما فکر می  کنم تحصیل مردم فقیر و بی بضاعت خودمون( تحصیل در ابعاد خرد (به ضم خ )، و کل زندگی هم در ابعاد کلان ) یه ذره مهم تر از  کارای دیگه ای باشه که این پول ها خرجشون میشن. نمی دونم. فکر می کنم اینکه بتونیم واسه یه دختر بچه ای که توی جنوب کشور، واسه مدرسه رفتنش، لباس و کفش و اینا که هیچی، یه دونه دفتر کاهی هم نداره، چهار تا دفتر تهیه کنیم، خیلی مهم تر از این باشه که بریم توی بورکینافاسو و گواتمالا و چه می دونم، هزار جای عقب مونده دیگه اسلام رو تبلیغ کنیم. این تبلیغمون بخوره تو سرمون. جدا این مدلی فکر می کنیم خدمت بیشتری کردیم؟. به خدا با این بودجه ای که سازمان تبلیغات اسلامی داره ( شما فکر کنین که همه اش هم صرف تبلیغ اسلام میشه ) ، خیلی کار ها می شه کرد... حالا گیریم اینهمه بودجه مصرف کردیم، 1000 نفر هم اومدن شدن مسلمون. که چی حالا؟ رفتی هزار تا بی دین و بادین رو ور داشتی مسلمون کردی، دستت درد نکنه. اما این یه طرف قضیه اس. این طرف چندین هزار تا مسلمون دارن توی فقر داغون میشن. اینا چی؟ چرا پولی که باید برای اون بد بخت ایرانی خرج شه، خرج یه سری آدم دیگه میشه؟ اون دختر بچه ای که توی دهات دور افتاده کرمان داره زندگی می کنه، چه گناهی کرده که نباید توی کل دهاتشون یه مدرسه ( فقط در حد ابتدایی، بیشتر از اونش پیشکش ) وجود داشته باشه؟ یا اینکه بخوایم به مردم عراق کمک های اون مدلی بکنیم. یا افغانستان. یا پاکستان و سوریه و هزار جای دیگه که کمک بلا عوض میکنیم و حال می کنیم که ایول به خودمون، دیگه شدیم اند روابط حسنه با اینا ...
یا اینکه اونهمه نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی عزیز هزینه می کنه و میره یک شبه تقریبا تمام مترجم های کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی رو ترور میکنه. خوب، اونا رو ترور کردین تموم شد؟ دیگه تمام فساد رو تز تویجامعه ریشه کن کرده بودین و همین مونده بود که اون هم حل شد. آره؟  نه واللا. بهتر نبود اون رو خرج جمع و جور کردن معتاد های داخل کشور می کردین؟ والله که بهتر بود. به پیر، به پیغمبر و همه اونایی که احتمالا قبولشون دارین ( آخه غیر خودتون رو بعید می دونم قبول داشته باشین )، نقش اون یه معتاد خیلی بد تر از ایناییه که فکرش رو میکنین. خیلی با آمار هایی که از جامعه بهتون میدن حال نکنین. یه نیم ساعت تو شهر قدم بزنین، احتمالا بهتر دستتون بیاد که بودجه تون محل مصرف مهم تری هم داره...
یا اینکه واسه لاله و لادن بیژنی اونقدر نهاد محترم ریاست جمهوری هزینه می کنن، واسه آدم هایی که خودشون بهتر از همه پذیرفته بودن که سرنوشتشون اینه... واسه کسایی که اگر می موندن و هیچ نقصی نداشتن، نهایتا دو نفر بودن... بعدش اینور روی تخت بیمارستان های دولتی، کلی مریض بمونن گیر پرداخت سه میلیون واسه عملشون... باز هم میگم، ریاضی ام خیلی خوب نیست. خودتون حساب کنین. با همین پولی که خرج لاله و لادن شد ( شما فرض کنین اصلا الان اونا زنده موندن )،  زندگی چند نفر از این مدل آدم ها رو می شد به این دنیا وصله زد؟ چند تا از این مریض هایی که زندگیشون گیر کمتر از پنج شیش میلونه، به روال طبیعی بر میگشت؟
فکر کنم وظیفه اصلی این باشه که اول داخل کشورمنون رو درست کنیم، بعد به فکر ساختن مدینه های فاضله در جاهای دیگه باشیم... به خدا واسه هر کی که داریم کار میکنیم ( اعم از خدا و غیر خدا ) باور کنید هم وطن خودمون خیلی واجب تره...

همین دیگه
رضا.

امتاحانا تموم شد. آخ جون

سلام به همه دوستان

آلودگی بعد از ۱۰ ساعت برطرف شد. دهنم سرویس شد. آخر کار مجبور شدم یه  فلدر  را پاک کنم. عجیب غریب بود. بگذریم.

بالاخره امتخانا تموم شد و الان من دارم خودم را برا امتحانات آخرسال که ۷۵٪ از نمره پایان سال را به خودش اختصاص میده. یعنی هر چی تا حالا زور زدیم همش برا ۲۵٪ بوده که یه جورایی سوختن داره.

می رسیم به ملاقات خانم خاتمی از اینجا که یه جورایی در عموم گفته نشد. ایشان اول با آقای ماندلا ملاقات کردند که اولین ملاقات بود.(جا داره بگم وقتی حدود ۲ ماه پیش بوش اومد اینجا آقای ماندلا کشور را ترک کرد.) بعد ایشان با آقای امبکی(رئیس جمهور وقت) و خانم امبکی ملاقاتی داشتند. همچنین ملاقاتی هم با اعضای سفارت ایران در آفریقای جنوبی اما نه همه ایرانیهای مقیم.

یه خواهشی هم دارم نظر بدید حتی اگه اینجوری باشه.

پیروزی استقلال را به همه تبریک میگم حتی به طرفداران پیروزی. بیایید امشب برا پیروزی منچستر دعا کنیم.

موفق و موید

صادق

من هم گرفتار شدم

سلام به همه

آره ، من هم بالاخره آلوده شدم. کی فکر می کرد ، من ، با این همه احتیاط که می کردم هم آلوده بشم. اما خوب خطر همیشه هست و همه را تهدید می کنه، در هر جا و هر سطح از فرهنگ و تحصیلات. آره، این  تیر زهردار بالاخره به من هم اصابت کرد و من را هم مورد تاثیر قرار داد. همش یک ساعت بود. کاشکی پام شکسته بود و اونجا نمی رفتم و حالا پشیمونم. یک جمعه آخر هفته . حالا آلوده به چی شدم. شما چی فکر می کنید؟(بقیه را بصورت حدس شما و جواب من می نویسم.)

• ( شما) مواد مخدر : (  من :) اصلا اونجا نرو، اینقدر پولشو ندارم که بخرم این اشغالا رو.
• سیگار : نه ، به نظر من تنها کار سیگار ضایع کردن سلامتی و هدر دادن پول و همین و هیچ سودی نداره .
• قلیون : بابا ، دست از سر کچل اینا ور دار . من دودی نیستم.
• ها لابد الکل : احمقانه ترین چیز ممکن . آدم جونشو بعضی وقتا هدر می ده برای خوردن الکل همین طور که اینجا خیلی ها به این خاطر میمیرند. خیلی از جنایت ها توسط آدم های مست انجام میشه. چون تا عقل همراه انسان باشه از بعضی کارا جلوگیری میکنه. پس اصلا  اونجا هم نرو.

بزا یه راهنمایی کنم. این چیز یه ویروس. حالا برو ببینم چی میکنی:

• فهمیدم ایدز : صلوات دوم را بلندتر ختم کن.
• لابد آبله مرغان : داداش بعد سن 16 سالگی آدم سخت میشه آبله مرغان بگیره، البته تا اونجا که من شنیدم.
• سرماخوردگی : پرفوسور آدم برا سرماخوردگی اینقدر داد و بیداد راه می ندازه.
• هپاتیت Z : هنوز اختراع نشده.
• طاعون گاوی : گاو شوهر عمه صدامه .( شاید اگه بگه عمت به بعضی ها بر بخوره)
• فلج اطفال : موفق باشی.
• دیگه فهمیدم سارس : اولا من این بید نیستم که به این بادا بلرزم. دوما زبونتو گاز بگیر.

مثکه این یارو حسابی انیشتین. یه راهنمایی دیگه : کامپیوترم ویروسی شد. جمعه که وصل شدم به اینترنت میل و از این حرف( البته attach  اصلا نداشتم ) بعد چک کردن سایت iransports  بعد پابلیشه با تاخیر( که باعث شرمندگیه) داشتم با یکی از اقوام چت می کردم که یه شمارش معکوس اومد و بعد از 30 ثانیه ویندوز خاموش شد و بعد فهمیدیم که آره کامپیوتر ویروسی شده. بعد ضدویروس را update کردم و هیچی پیدا نکرد , بعدم یه ضدویروس جدید جدید از یکی گرفتم بازم کار نداد و گفتم که ویروس نبوده تا شنبه که فعال شد ویروسه و شروع کردم به Scan  و ازین حرفا. یکشنبه کامپیوتر را که روشن کردم مانیتور سیاه بود. 3 یا 4 بار reset  کردم نشد. سیمها را چک کردم نشد. Case را بردم یه جایی زدم به یه مانیتور دیگه کار کرد. اومدم خونه نصب کردم دوباره کار نکرد. با کمال نا امیدی شروع کردم با دکمه های مانیتور بازی کردن که دستم خورد به نور و همه چی برگشت به حال خودش. از هر کی می پرسیدم هیچ کی دست به نورش نزده بود. خلاصه بگذریم تنها سودی که داشت این بود که 3 ساعت از وقتم هدر رفت. اومدم خونه دیدم هنوز ویروس داره تو یه  folder  که فقط 4 تا file  داشت اما دورو بره 3000 file  توسط ضدویروس اسکن میشد.( Show hidden files  را زده بودم.) خلاصه هر کاری کردم file ها پاک نشد. کل  folder  را پاک کردم و دارم دوباره اسکن می کنم و هنوز هیچی پیدا نشده و امیدوارم نشه. خلاصه گذشت و زد و خورد و برد و من را گذاشت اینجا . ببینم چی میشه. اگه کامپیوتر دوباره قاط زد شاید یه ذره با تاخیر بزنم بعدیش را اما امیدوارم هیچی نشه.

راستی اینجا اعلام میکنم : نظرها درست شده و به همه نمیدونم تبریک باید گفت یا ..... اما ما  همه خوشیم از این مطلب.

موفق و موید

صادق (  خطش نمیدونم چرا اینجوریه)

بنویسیم- ننویسیم!

بلاگ اسکای ظاهرا به طور کامل راه افتاده - نظراتشم درست شد.
حالا ما چی کار کنیم که تو این مدت ویزیتورهامون رو از دست دادیم؟
دوباره باید راه بیفتیم و جمع کنیم...
منتظر تغییر قالب و اضافه شدن افراد وبلاگ باشین.

منصور

چند نکته!!

سلام....

امروز رفتم دانشگاه دیدم شوفاژ ها رو روشن کردند یک دفعه یاد چت دیشب با دوستم که  تو دبی اه افتادم که می گفت هوا ۴۴ درجه است و ۱۰۰٪ رطوبت!؟!؟! خیلی واقعا جالبه ....با ۴ ساعت پرواز یک دفعه همه چی زیر و رو می شه(۳۵ درجه اختلاف).

*************
هادی سلیمانپور، سفیر پیشین ایران در آرژانتین که در لندن در بازداشت بود با قرار وثیقه هفتصد و پنج هزار پوندی از زندان آزاد شد.

************
یک خبری هم شنیدم که از من نشنیده بگیرید...می گند تو وبلاگ قراره تغییر و تحولاتی اساسی از قبیل قالب جدیدو نیروی تازه نفس و....ایجاد بشه البته تو این مواقع شاگرد تنبلها (خودم بعنوان سر دسته) باید بیشتر مواظب کاره خودشون باشند.  خلاصه منتظر خبرهای خوش باشید.

************

یکی از مسولین کشور هم جدیدا فرموده اند که: الان آمریکا در محاصره ماست و همونجوری که بقیه دشمنان ما( مجاهدین و صدام) از بین رفتند آمریکا هم بزودی نابو می شه.
 
من اصلا نمیخوام که در مورد این چیزی بگم و اون را بر عهده خودتون می زارم ولی می خواستم یاد آوری کنم که چه کسی دشمنان ما را که مجاهدین و صدام بودند را از بین برد؟!!؟! 

************

تو سایت مایکروسافت خوندم که دوباره این بلستر لعنتی با ورژن جدید داره می آد و لازمه که
پد جدید را سریعا دانلود کنید و ویروسکشتون را هم اپدیت کنید. البته ویندوزهای نسخه ۹۵ و ام یی در امان هستند.
 اطلاعاته کامل را می تونید از خود سایت مایکرو سافت در یافت کنید.

************
یک شعر هم از فریدون مشیری:
من نمی دانم
و همین درد مرا سخت می آزارد
که چرا انسان ، این دانا
این پیغمبر
در تکاپوهایش چیزی از معجزه آن سو تر
ره نبرده است به اعجاز محبت
چه دلیلی دارد ؟

چه دلیلی دارد
که هنوز
مهربانی را نشناخته است ؟
و نمی داند در یک لبخند
چه شگفتی هایی پنهان است
من بر آنم که در این دنیا
خوب بودن به خدا سهل ترین کار است
و نمی دانم
که چرا انسان
تا این حد
با خوبی
بیگانه ست
و همین درد مرا سخت می آزارد

****************************
همین دیگه...تا بعد

یاسر